یک دعوت
اندیشیدن هنر انسان است 
لینک های مفید

 

یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۲۱ش(هفدهم شعبان سال 1361 هجری قمری ) روز رحلت آیت الله حسنعلی مقدادی اصفهانی(نخودکی)یکی از ابدال و اوتاد الهی  است .زندگانی این ولی خدا مالامال از نکات نغز عرفانی و راه گشای سالکان طریق است. چند سال پبش کتاب نشان از بی نشانها شرح زندگانی حسنعلی اصفهانی که توسط فرزند ایشان علی مقدادی اصفهانی نگاشته شده است را خواندم و یاداشت هایی برداشتم. درادامه به عنوان ادای دین  دونکته از یاداشت هایم را که در دیگر سایت ها ندیدم ذکر می کنم.امید است رهگشایی برای رهپویان راه حق باشد.

برای اهل ریاست و سیاست

۱- ایشان در جواب نامه سید صدر الدین وصال شیرازی حکایتی آوردند که:

حضرت عیسی(ع) پای حواریون خود را می شست .حواریون به ایشان گفتند که ما سزوارتر بودیم در این کار .حضرت فرمود در این کار نکته ای است و آن:وقتی من از دنیا رفتم بالضروره شما بر مردم ریاست خواهید یافت ، به این وسیله خواستم به شما بفهمانم که توقع خدمت از کسی نداشته باشید بلکه خادم همه مردم باشید.نشان از بی نشانها  ص ۱۰۶

برای جوانان عاشق و عشاق طالب

۲- نامه به یکی از ارادتمندانش:

<< هر کس مطلوبی دارد و طالب همان مطلوب است.همت را باید عالی کرد و طالب مطلوبی شد که اگر او را بیابی و هیچ چیز دیگر نیابی همه چیز را یافته باشی ، نه آنکه طالب مطلوبی باشی که اگر هم او را بیابی گویا که هیچ نیافته ای.>>نشان از بی نشانها  ص ۱۰۷

و در ادامه بخوانید وصایای ایشان به فرزندش از سایت صالحین

وصایای جناب شیخ

فرزند ایشان نقل می کند : شیخ فرمود....

بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود که به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.
 بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.

اکنون پسرم، ترا به این چیزها وصیت و سفارش می کنم:
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.
»

در این جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد.
فرمودند:
« چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه ای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.
»

در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند:
« تصور بیهوده مکن، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است. »

[ ۱۳۸۸/۱۱/۰۵ ] [ ] [ یک دعوت ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
لینک های مفید
امکانات وب
فروش بک لینک طراحی سایت عکس