یک دعوت
اندیشیدن هنر انسان است 
لینک های مفید

مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است.امام رضا(ع)***مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است امام رضا(ع)***.

خورشید هشتم (نگاهی به زندگانی امام رضا علیه السلام)

نسب امام رضا(ع):

امام علي ‌بن موسي‌الرضا عليه‌السلام هشتمين امام شيعيان به روایتی مشهور در 11 ذیقعده ی سال 148هجری در مدینه متولد شد. پدر بزرگوار ايشان امام موسي كاظم(ع) پيشواي هفتم شيعيان بودند كه در سال 183 ه.ق. به دستور هارون الرشید عباسي به شهادت رسيدند مادر آن حضرت، بانويى بزرگوار به نام  تُكتَم از اهالى نوبه(به احتمال قوی جنوب مصر) است كه پس از ورود به خانه موسى بن جعفر(ع)او را  نجمه  ناميده اند .البته در كتابهاى تاريخى ، از وى با نامهاى ( سُكَن، خيزران، صقره، اروى ، ام البنين و طاهره ) نيز ياد شده است كه اينها احتمالاً القابى است كه به مناسبتهاى گوناگون، به وى داده اند.

نام ،لقب و كنيه امام رضا(ع) :

نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان "رضا" به معناي "خشنودي" مي‌باشد.در کتاب عيون اخبار الرضا(ع) اثر شيخ صدوق از فرزند ایشان امام جواد(ع) در باره این لقب روایت شده است که :" خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده‌اند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور  به خاطر خلق و خوي نيكوي امام  هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بود‌ند".(ج1ص13)يكي دیگر از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است . اين لقب نشانگر گستره ی علم و دانش حضرت مي‌باشد.

اوضاع سياسي دوران امام رضا(ع) :

با شهادت پدر بزرگوارشان در سال 183ه.ق دوران 20 ساله ی امامت حضرت رضا(ع)آغاز شد. ده سال اول امامت آن حضرت،همزمان با زمامداري هارون الرشید بود. با آن که جو سياسى جامعه در زمان هارون خفقان آور بود اما هارون از عواقب قتل امام موسی کاظم(ع)که موجب انزجار و نفرت مردم از او شده بود به شدت می ترسید به همین دلیل فشار سیاسی بر امام رضا(ع) را کاهش داد .امام نیز از این فرصت استفاده کرد و  بى پروا و بدون هیچ تقیه ای به تبلیغ و رهبرى شیعیان پرداخت.تا جایی که برخى از صميمى‏ترين ياران امام از اين صراحت و بى پروائى او بر جانش بيمناك بودند.(کشف الغمه اربلی،ج3ص105)

امامت پنج ساله ی امام رضا(ع) بین سال های193تا198 ه .ق، مقارن با خلافت امين عباسی را باید به دلیل اختلافات داخلی و مناقشات بین امین و مأمون،ایام آزادی نسبی شیعیان و فرصت خوبی برای فعالیت های فرهنگی حضرت دانست. (زندگانی امام هشتم،سید علی محقق،ص60)سرانجام در دعوای امین و مأمون این عبدالله مأمون بود که توانست برادر خود امين را شكست داده و او را به قتل برساند و لباس خلافت عباسی را به تن نمايد.هفتمین خلیفه ی عباسی اهل و علم و دانش وسیاستمداری زیرک بود.به گونه ای که بعضی مورخین او را دانشمند آل عباس خطاب کرده اند.این نکته خود بر اهمیت عملکرد پنج ساله ی امامت امام رضا(ع)در این دوران می افزاید.

در این زمان خطري كه حكومت مأمون را تهديد مي‌كرد، علويان بودند كه با استفاده از فرصت دودستگي در خلافت به عناوين مختلف دست به قیام می زدند و خواهان براندازی حكومت عباسي بودند.از اين رو مأمون درصدد بر آمد تا با علويان برخورد کند و بحران‌هايي را كه موجب ضعف حكومت او شده بود را از ميان بردارد و پايه‌های حکومت خود را مستحکم کند . لذا با مشورت وزير خود فضل‌بن‌سهل تصميم گرفت تا دست به نیرنگ بزند و خلافت را به امام رضا(ع) پيشنهاد دهد و خود از خلافت به نفع امام كناره‌ گيري كند.از دید او با این حیله چه امام رضا(ع)می پذيرفت و چه نمی ‌پذيرفت،در یک بازی سیاسی برد- برد قرار داشت، زيرا اگر امام می پذیرفت ناگزير شرط جانشینی مأمون را هم باید قبول می کرد و همين امر مشروعيت خلافت او را پس از امام رضا(ع)  تضمين می نمود. در اين صورت هم شيعيان خلافت را شرعی تلقی می كردند و او را به عنوان جانشين امام می پذيرفتند و هم چون مردم حکومت را مورد تاييد امام می دانستند قيامهايی که برضد حکومت می شد از رونق می افتاد.

اما اگر امام خلافت را نمی پذيرفت ايِشان را به اجبار وليعهد خود می کرد که دراين صورت بازهم خلافت و حکومت او در ميا ن مردم و شيعيان مشروعیت می یافت و ديگر اعتراضات وشورشهايی که به بهانه غصب خلافت و ستم توسط عباسيان انجام مي گرفت دليل خود را ازدست مي داد. هدف دیگر مأمون زیر نظر گرفتن امام رضا(ع) بود.  او گمان می کردکه حد اقل در این بازی سیاسی امام رضا(ع)در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند گرفت و جايگاه خود را درميان دوستدارانش ازدست می دهد.

سفر به سوی خراسان :

مأمون براي عملی كردن اهداف ذكر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدينه،خدمت حضرت رضا (ع) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوي خراسان روانه كنند.طبق دستور مأمون برای جلوگیری از هر نوع آشوبی کاروان امام را از مسير بصره ، اهواز و فارس به سوي مرو حركت دادند تا باشیعیان برخورد نداشته باشند .(سیره پیشوایان، پیشوایی،ص478)

حديث سلسلة الذهب :

هنگامی كه امام وارد نيشابور شدند مردم زيادی به استقبال حضرت آمدند. در اين هنگام دو تن از علما ،به همراه گروه‌های بيشماری از طالبان علم و اهل حديث مهار مرکب را گرفته از امام درخواست حدیث و روایتی کردند. امام پذیرفت با مشاهده جمال حضرت ولوله عظيم در شهر طنين افكنده شد پس از مدتی مردم ساكت شدند و حضرت حديث ذيل را كلمه به كلمه از قول پدر گراميشان و از قول اجداد طاهرينشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائيل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالي املاء فرمودند:« کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی» " کلمه ی (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.سپس حضرت فرمودند: آری، خداوند راست فرمود و جبرئیل و رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همه راست گفته اند. در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد. ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند و ندا کرد: بشرطها و انا من شروطها اما به شرط‌ هایی و من یکی از آن شرط‌ها هستم.در حقيقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحيد و شرط توحيد را قبول ولايت و امامت می ‌دانند. عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 135.

ولايت عهدی امام رضا(ع):

چون امام رضا(ع)وارد مرو شدند،مأمون از ايشان استقبال شايانی كرد و در مجلسي كه همه اركان دولت حضور داشتند صحبت كرد و گفت :" همه بدانند من در آل عباس و آل علي (ع ) هيچ كس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی ‌بن ‌موسی ‌رضا (ع) نديدم". پس از آن به حضرت رو كرد و گفت:" تصميم گرفته‌ام كه خود را از خلافت خلع كنم و آنرا به شما واگذار نمايم". حضرت فرمودند:" اگر خلافت را خدا براي تو قرار داده جايز نيست كه به ديگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نيست ، تو چه اختياري داری كه به ديگری تفويض نمايی ". مأمون بر خواسته خود پافشاري كرد و بر امام اصرار ورزيد. اما امام فرمودند :‌ " هرگز قبول نخواهم كرد ". وقتي مأمون مأيوس شد گفت:" پس ولايت عهدي را قبول كن تا بعد از من شما خليفه و جانشين من باشيد". اين اصرار مأمون و انكار امام تا دو ماه طول كشيد و حضرت قبول نمی ‌فرمودند اما مأمون بر اين امر پافشاری نمود تا آنجاكه مخفيانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهديد به مرگ كرد. لذا حضرت فرمودند :" اينك كه مجبورم, قبول می ‌كنم به شرط آنكه كسی را نصب يا عزل نكنم و رسمی را تغيير ندهم و سنتی را نشكنم و از دور بر بساط خلافت نظرداشته باشم". مأمون با اين شرط راضی شد. پس از آن حضرت, دست را به سوي آسمان بلند كردند و فرمودند: " خداوندا ! تو مي‌داني كه مرا به اكراه وادار نمودند و به اجبار اين امر را اختيار كردم. خداوندا عهدی نيست جز عهد تو و ولايتي نيست مگر از جانب تو، پس به من توفيق ده كه دين تو را برپا دارم و سنت پيامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا كه تو نيكو مولا و نيكو ياوری هستی" .  امام در واقع راه سومى انتخاب كرد،و با آن كه به اجبار ولايت عهدى را پذيرفت،با روش خاص خود بگونه‏يى عمل نمود كه مامون به اهدف خويش از نزديك شدن به امام و كسب مشروعيت نرسد.

جنبه علمی امام رضا(ع) :

از جمله کارهايی که مأمون باهدف تخریب چهره ی امام رضا(ع)انجام داد تشکيل جلسات مناظره‌ ی علمی بين امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنيا  بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شايد بتوانند امام را از نظر علمي شکست داده و وجهه علمي امام را زيرسوال ببرند.امام در مباحثات خود در رد ادیان و مکاتب مختلف و حقانیت اسلام و تشیع از اندیشه های خود آن ادیان و مکاتب استفاده می کرد بگونه ای که با اهل تورات از خود تورات و با اهل انجيل از خود انجيل و با اهل زبور از زبور و حتی امام به زبان خود آنها تکلم می کرد یعنی با صابئين به زبان ايشان و با زرتشتیان به زبان فارسی و با روميان به زبان رومی صحبت می کرد.این احاطه الهی علمی باعث شد لقب عالم آل محمد که به امام نسبت می دادند اثبات شود.شرح مناظرات امام رضا(ع)در عیون الاخبار الرضاشیخ صدوق آورده شده است.آنچه از مناظرات نصیب مأمون شد، سرافکندگی و پشیمانی بود.

اخلاق و منش امام رضا(ع):

خصوصيات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه ای بود كه حتی دشمنان خويش را نيز شيفته و مجذوب خود كرده بوند. با مردم در نهايت ادب تواضع و مهربانی رفتار می كرند و هيچ گاه خود را از مردم جدا نمی نمودند.يكی از ياران امام می گويد:" هيچ گاه نديدم كه امام رضا (ع) در سخن بر كسی جفا ورزد و نيز نديدم كه سخن كسی را پيش از تمام شدن قطع كند. هرگز نيازمندی را كه می توانست نيازش را برآورده سازد رد نمی كرد در حضور ديگری پايش را دراز نمی فرمود. هرگز نديدم به کسي ازخدمتکارانش بدگوئی کند.  خنده او قهقه نبود بلكه تبسم می فرمود. چون سفره غذا به ميان می آمد،همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نيز بر سر سفره خويش می نشاند و آنان همراه با امام غذا می خوردند. شبها كم می خوابيد و بسياري از شبها را به عبادت می گذراند. بسيار روزه می گرفت و روزه سه روز در ماه را ترك نمی كرد. كار خير و انفاق پنهان بسيار داشت. بيشتر در شبهاي تاريك،مخفيانه به فقرا كمك می كردند. اعلام الوری  صفحه 314

جملات گوهرباری از امام:

 "دوست هركس عقل اوست و دشمن هركس جهل و ناداني و حماقت است".    * "علم و دانش همانند گنجی می ‌ماند كه كليد آن سئوال است، پس بپرسيد. خداوند شما را رحمت كند زيرا در اين امرچهار طايفه دارای اجر مي‌باشند : سئوال كننده- آموزنده- شنونده- پاسخ دهنده" *مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است". *"  نظافت و پاكيزگی از اخلاق پيامبران است". *"  تمام امر به دست قائم آل محمد است".

شهادت امام رضا(ع):

وقتی مأمون به اهداف خود نرسید توطئه ی قتل امام رضا(ع)را فراهم کرد.این درحالی بود که مأمون ناچار خراسان را به قصد بغداد ترک کرد در نتیجه وجود امام خطری برای خلافت عباسی محسوب می شد.به این ترتیب سحرگاه روز 29 صفر سال 203 ه.ق امام رضا (ع )به دست مأمون به شهادت رسيدند.در نحوه به شهادت رسيدن امام روایت های متعددی وجود دارد.گزارشات تاریخی شیعی مبتنی بر این است که مأمون به امام(ع) انار زهراگین(مقاتل الطالبیین،ابوالفرج اصفهانی،ص377 و ارشاد ،شیخ مفید،ص315)و یا انگور زهر آلود(همان 378 و ص316)خورانده است. بدن مطهر ايشان را امام جواد(ع)غسل داد و بر آن نماز گذارد و پيکر پاك ايشان با مشايعت بسياری از شيعيان و دوستداران آن حضرت در روستای سناباد طوس دفن گرديد.مشهدالرضا قرن هاست مأمن مشتاقان اهل دل و مایه ی برکت و مباهات ما ایرانیان می باشد.

 

 

[ ۱۳۹۰/۰۷/۱۴ ] [ ] [ یک دعوت ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
لینک های مفید
امکانات وب
فروش بک لینک طراحی سایت عکس