یک دعوت اندیشیدن هنر انسان است
| ||
مطلب زیر را بخوانید و نقد کنیدسرهنگ«جیكاك» مأمور اطلاعاتی بریتانیا، در طی جنگ جهانی دومنام جيكاك براي مردم مناطق نفت خيز جنوب و خصوصاً مردم مسجدسليماني ها و عشاير بختياري نامي آشناست . نامي كه به نمادي در نيرنگ و حيله گري آنهم از نوع انگليسي تبديل شده و حتي امروز نيز معمولاً به كساني كه به نيرنگ و مكر و حيله و البته سياستمداري از نوع خاص كلمه مشهورند لقب جيكاك مي دهند ! گزافه نگفته ايم چنانچه بيان كنيم لقب جيكاك حتي تا امروز ضرب المثلي است براي معرفي كردن افراد حقه باز و در عين حال زرنگ ! اما جيكاك كه بود ؟! و از چه زماني وارد تاريخ و فرهنگ ما شد؟ مراجعه به پيشينيان در قيد حيات كه بعضاً خاطراتي از اين انگليسي سرشناس دارند ، بهترين راه براي شناخت اوست . اما در اين متن كوتاه علاوه بر ذكر مواردي از جالب ترين حكايت هاي جيكاك ، نقش واقعي وي در تثبيت موقعيت شركت نفت انگليس و ايران نيز بررسي شود . مي دانيم كه انگليس علاوه بر اقدامات ديپلماتيك ، كارشناسان سياسي خبره اي نيز در مناطق حوزه فعاليت هاي خود داشت تا تمامي جوانب امنيتي فعاليت هاي اقتصادي خود را تامين نمايد . شروع اين پروژه يعني حضور افراد خاص در مناطق عملياتي با حضور دكتر يانگ بود كه شايد زماني به ماجراهاي وي نيز بپردازيم و تداوم اين پروژه با اقدامات مستر جيكاك معروف بود . جيكاك با توجه به استعداد خارق العاده خود در يادگيري زبان در مدت بسيار كوتاهي توانست زبان فارسي و از آن مهم تر گويش بختياري را همچون زبان مادري خود يادبگيرد . به حدي كه تشخيص او از غير بختياري ها بسيار مشكل بود . خصوصاً اينكه با شگرد هاي خاص تفاوت ظاهري و فيزيكي خود را نيز بوسيله گريم هاي مداوم ، تفاوت چهره خود را با چهره بختياري ها با حداقل مي رساند و البته چنانچه حكايت مي كنند آنقدر بر زبان و گويش و تاريخ و فرهنگ بختياري مسلط بود كه چنانچه كسي نيز مي خواست از ظاهر او به خارجي بودنش مشكوك شود با صحبت كردن و روبرو شدن با اطلاعات او يقين پيدا مي كردند كه وي بختياري است ! جيكاك علاوه بر قدرت فوق العاده اش در زمينه يادگيري و تطبيق با محيط برگ برنده ديگري نيز داشت و آن شوخ طبعي ذاتي وي بود ! اين فرد لباس بختياري مي پوشيد و در ميان عشاير و مردم موقعيت ويژه اي براي خود مهيا كرده بود . در خصوص وي در كتاب شناخت عشاير ايران مي خوانيم : … اعزام كارشناسان انگليسي در ميان ايل هاي بختياري و قشقايي به منظور جاسوسي و كسب اطلاعات لازم بسيار قابل توجه بود به طوري كه هنوز سهم عده كثيري از افراد ايل بختياري درباره شخصي بنام جيكاك كه يكي از همين كارشناسان و جاسوسان بود صحبت مي كنند و خاطرات زيادي از وي دارند ( ايرج افشار – صفحه ۲۶ ) اين حكايات و خاطرات البته ناشي از سادگي و صداقت زياد ساكنين محلي نيز بوده اما بهر حال نمونه هاي جالب و شنيدني اي دارند كه علاوه بر تاكيد بر سادگي مردم و عشاير ، حيله گري و زرنگي اين مامور انگليسي را نيز مي رسانده ، تكيه ما بر مامور بودن جيكاك از اقدامات مهمي است كه وي در تثبيت موقعيت انگلستان داشته كه آخرين نمونه آن ترويج شعار معروفي است كه در آستانه ملي شدن نفت در مناطق نفت خيز و خصوصاً مسجدسليمان منتشر شد و مي گويند ساخته جيكاك بود شعاري بدين مضمون كه : تو كه مهر علي من دلته نفت ملي سي چنته ؟ از ديگر حكايات جيكاك عصاي معروف است كه با آن معجزه مي كرد و وقتي آنرا به بدن كسي مي زد به آن شوك عجيبي منتقل مي شد و آن را از كرامات خود مي دانست ! جيكاك مدعي بود عصاي او بهترين وسيله براي تشخيص حلال زاده بودن افراد است و با همين شگرد بسياري از كساني را كه به دليل مختلف مي خواست از وجهه اجتماعي و قدرت بيندازد ، تخريب مي كرد ! بعد ها فاش شد كه در عصاي معجزه آساي مستر جيكاك جز يك پيل خشك الكتريكي و يك مدار ضعيف انتقال برق هيچ چيز وجود نداشته و جريان ضعيف برق باعث انتقال شوك الكتريكي به افراد نگون بختي مي شده كه مستر جيكاك هنگام تماس عصا با آنها ، دكمه وصل جريان را فشار مي داده !! از ديگر شگرد هاي جيكاك سوزاندن ريش افراد بوده است !. مي گويند: در مجلسي او حاضران را دروغگو معرفي مي كرد و هنگامي كه قرار بر اثبات شد كبريتي روشن كرد و گفت هر كس راست بگويد اين كبريت ريشش را نمي سوزاند. اول كبريت را به ريش خود گرفت كه نسوخت سپس ريش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند . به آنها قبولاند كه دروغ گفته اند و البته بعد ها مشخص شد كه ريش او مصنوعي و نسوز بود . حكايتهايي از اين قبيل در مورد مستر جيكاك بسيار زياد است اما روي ديگر جيكاك شخصيت اصلي وي بود كه همانا ماموري زرنگ و كار آزموده در زمينه جاسوسي و تامين امنيت منطقه مورد چپاول انگليسي ها بود . جيكاك مامور ويژه سرويس جاسوسي انگلستان در زمان جنگ جهاني دوم فعال مايشاء خوزستان بود و هر كاري از او ساخته بود . مرحوم مهراب اميري در ترجمه كتاب تاريخ سياسي اجتماعي بختياري پروفسور گارثويت وي را با دكتر يانگ در جنگ جهاني اول مقايسه مي كند مي نويسد : وظايفي را كه دكتر يانگ در جنگ جهاني اول در ايران بر عهده داشت در خلال جنگ جهاني دوم به عهده جيكاك گذاشته شده بود . وي گاهي به بالاترين مقامات دولتي خوزستان توهين مي كرد و در صورت لزوم گاه تملق بعضي از روساي عشاير را مي نمود . ( تاريخ سياسي اجتماعي بختياري – صفحه ۲۲۹ ) جالب است كه بدانيم جيكاك به همان خوبي كه بختياري صحبت مي كرد به زبان عربي و فرهنگ اقوام عرب خوزستان نيز تسلط داشت و خصوصاً در قضيه اغتشاش اعراب در سالهاي ۱۳۲۱-۱۳۲۲ محرك اصلي بود ! مهراب اميري در ترجمه كتاب سابق الذكر به نقل از استاندار خوزستان آورده است : ديوان بيگي استاندار خوزستان در خاطرات خود مي نويسد هنگامي كه پسر خز عل به تحريك انگليسي ها اغتشاش و ناآرامي در خوزستان ايجاد كرده بود ، براي چاره جويي و رفع غائله مرتب با جيكاك كه تمام آتش ها زير سر او بود سروكار داشتيم . يك شب تلفني با خانه اش تماس گرفتم ، خود او گوشي را برداشت و پس از اينكه من خود را معرفي كردم جيكاك خودش را به جاي نوكرش معرفي كرد و با يك فارسي دست و پا شكسته گفت كه جيكاك بر اثر پر خوري بيمار شده و خوابيده است ( همان كتاب ص ۲۲۶ ) . بعد ها در جريان شورش ابوالقاسم خان و ماموريت مرتضي قلي خان صمصام براي دفع وي نيز جيكاك براي جلوگيري از گسترش نا امني به مناطق نفت خيز وارد عمل شد، آورده اند كه : روزي جيكاك در حضور تمام سران و روساي طوايف بختياري با يك لحن تملق آميز خطاب به جمعيت در حالي كه به مرتضي قلي خان اشاره مي كرد گفت : حضرت اشرف ( يعني مرتضي قلي خان ) پدر من است ! و هر چه امر كند ما انگليسي ها انجام خواهيم داد ! بديهي است كه اصلي ترين وظيفه جيكاك تامين امنيت و منافع انگلستان در مناطق عملياتي بهره برداري نفت بود تا خطري منابع سرشار حاصله را تهديد ننمايد . جيكاك با شخصيت خاص خود به خوبي از عهده اين ماموريت برآمد و منابع كشورش را به قيمت بدنامي خود خريد ! جيكاك ضرب المثلي شد در حيله و فريب و نيرنگ و مهره اي بود از خيل چپاولگران سرزمين ها كه چهره واقعي خود را در پس شوخ طبعي و شيرين كاري مخفي نموده بود و البته امروز تبديل به نمادي در زرندگي و حيله گري در بين ماست ! پس مواظب جيكاك هاي امروز باشيم !؟
منابع : ايرج افشار : مقدمه اي بر شناخت ايل ها و عشاير ايران ۱۳۶۶ تهران انتشارات هما. جن راف گارثويت : تاريخ سياسي اجتماعي بختياري ترجمه مهراب اميري ۱۳۷۳ تهران انتشارات سهند . منبع تصوير استفاده شده : كتاب تاريخ مسجدسليمان – دانش عباسي شهني پایگاه فرهنگی خبری مسجد سلیمان
بعد از خواندن ، چند سوال از ماجرا برای خود طرح کنید و پاسخ های آن را بیابید. [ ۱۳۸۹/۰۹/۲۲ ] [ ] [ یک دعوت ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |