یک دعوت
اندیشیدن هنر انسان است 
لینک های مفید
چه حالی می کنند این ملت!

این ایرج میرزا خدا خب کرده یه شعری گویا تازه سروده جان یک دعوت بخوون حالش را ببر

تهی دستان گرفتار معاشند / برای شام شب اندر تلاشند

از آن گویند گاهی لفظ قانون / که حرف آخر قانون بود نون

اگر داخل شوند اندر سیاست / برای شغل و کار است و ریاست

***

سر منبر وزیران را دعا کن / به صدق ار نیست ممکن، با ریا کن

بگو از همت این هیئت ماست / که در این فصل پیدا می شود ماست

زسعی و فکر آن دانا وزیر است / که سالم تر غذا نان و پنیر است

از آن با کله در کار اداره / فرنگی ها نمایند استشاره

زبس داناست آن یک در وزارت / برند اسم شریفش با طهارت

***

وکیلان را بگو روح الامینند / ز عرش افتاده پابند زمینند

مقدس زاده اند از مادر خویش / گناه است ار کنی بر مرغشان کیش

یقینا گر ز بی چیزی بمیرند / به رشوت از کسی چیزی نگیرند

بجز شهریه مقصودی ندارند / به هیچ اسم دگر سودی ندارند

فقط از بهر ماهی چند غاز است / که این بیچاره ها را چشم باز است

غم ملت زبس خوردند مردند / ورم کردند از بس غصه خوردند

[ ۱۳۹۱/۱۱/۱۶ ] [ ] [ یک دعوت ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
لینک های مفید
امکانات وب
فروش بک لینک طراحی سایت عکس